کد خبر: ۱۰۸۱۸
۲۵ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۵

خانواده رضایی ۲ طبقه از منزلشان را وقف کتابخانه کردند

کتابخانه حضرت‌خدیجه(س) تنها یک مرکز فرهنگی نیست، بلکه تداوم بخش داستان مهربانی یک خانواده است. وقتی هاشم رضایی، خانه را به نام همسر و دخترش کرد، آنها تصمیم گرفتند آن را وقف کتابخانه کنند.

یک‌سال و چند‌ماه بیشتر از عمرش نمی‌گذرد. ظاهر و معماری خاصی هم ندارد که نشان دهد در این منزل مسکونی چه فعالیتی انجام می‌شود. تنها تابلو ورودی خانه است که نشان می‌دهد اردیبهشت‌۱۴۰۲ کتابخانه عمومی وقفی حضرت‌خدیجه (س) اینجا فعال شده و این روز‌ها امید بسیاری از کودکان، نوجوانان و جوانانی است که با اشتیاق به اینجا می‌آیند.

اعضا علاوه‌بر استفاده از فضای مطالعه، کتاب هم امانت می‌گیرند؛ اما اینکه چطور این خانه تبدیل به کتابخانه شده است، خودش داستانی دارد. این کتابخانه تنها یک مرکز علمی و فرهنگی نیست، بلکه تداوم بخش داستان مهربانی یک خانواده است.

ماجرا از این قرار است که هاشم رضایی، ساکن قدیمی محله بهاران که به علم و فرهنگ علاقه بسیار دارد، خانه را به نام همسر و دخترش می‌کند. آنها هم تصمیم می‌گیرند خانه را وقف کتابخانه کنند؛ وقفی که برای سال‌های سال ماندگار باشد.

 

جذب بیش از ۲ هزار عضو فعال

ساکنان محله بهاران دیگر نیاز نیست برای گرفتن کتاب به محلات اطرافشان مثل فرامرزعباسی یا سجاد بروند. از یک‌سال پیش، کتابخانه‌ای با تجهیزات مناسب به محله اضافه شده است و بسیاری از مشتاقان کتاب به اینجا می‌آیند.

حمیده اصغری، کارشناس‌ارشد کتابداری، با دوازده‌سال سابقه کار، مدیر این کتابخانه است که همراهم می‌شود تا بخش‌های مختلف را نشان دهد. می‌گوید: در همین مدت کوتاه ۲‌هزار عضو، از چهارساله تا هشتاد‌ساله اینجا ثبت نام کرده‌اند و فعال هستند. از این خانه دو‌طبقه در حال حاضر طبقه اول و زیر‌زمین در‌اختیار نهاد کتابخانه‌ها و طبقه دیگر تا زمان حیات، محل زندگی واقف این کتابخانه است. طبقه زیرزمین را برای مخزن، فضای بازی کودکان و بخش پذیرش در‌نظر گرفته‌ایم، فضایی که از بخش‌های محبوب و مورد‌علاقه اعضای کودک و نوجوان است.

 

خانواده رضایی ۲ طبقه از منزلشان را برای احداث کتابخانه اهدا کرده‌اند

 

فضای کودکانه و دل‌نشین

فضای کودکان نرده‌ها و قفسه‌های رنگی دارد که با موکت بنفش فضا‌آرایی‌اش کامل‌تر شده است. کودکان پشت میز‌های رنگی اینجا می‌نشینند و گاهی با هم کتاب می‌خوانند یا بازی فکری انجام می‌دهند. کارگاه مادر و کودک و قصه‌گویی خلاق از کارگاه‌های این بخش است.

ترگل غفوریان، دانش‌آموز کلاس پنجم، از اعضای یک‌ساله و پروپاقرص این کتابخانه است. چهارروز هفته روزی سه‌چهارساعت را در بخش کودکان می‌گذارند و علاوه‌بر خواندن کتاب، با دوستان هم‌سن‌و‌سالش بازی ذهنی می‌کند. او علاقه زیادی به کتاب‌های تخیلی دارد و خوشحال است که این کتابخانه در محله‌شان افتتاح شده و این کتاب‌ها را دارد.

یاسمین شادمان یازده‌سال دارد و با اینکه مدت کمی است به عضویت کتابخانه درآمده، کتاب‌های زیادی امانت گرفته و خوانده است. او می‌گوید: چند ماه پیش بود که به خانه پدربزرگم آمدیم و دیدیم این کتابخانه باز شده است. فضای اینجا را خیلی دوست دارم. دوستان هم‌سن‌و‌سال و کتاب‌خوان پیدا کردم و حالا با عضویت در کتابخانه، نیازی به خرید کتاب ندارم.

‌نسترن قیلچی ۴۵‌سال دارد و ساکن خیابان شهید‌فرامرز عباسی است. پسر و دختر نوجوانش را به کتابخانه آورده، اما خودش هم اهل کتاب است. عشق و علاقه‌اش به کتاب و آگاهی، حالا فرزندانش را هم کتاب‌خوان کرده است.

او می‌گوید: کتابخانه عمار یاسر نزدیک خانه است، اما فضای مطالعه آن مجزا نیست و بیشتر در آنجا دانش‌آموزان کنکوری درس می‌خوانند. وقتی متوجه شدم اینجا فضایی برای کودکان دارد، آنها را ثبت نام کردم.

 

فضایی آرام برای مطالعه

طبقه اول دو سالن مطالعه خواهران و برادران دارد که تفکیک شده و هر بخش به‌صورت مجزا‌ست. یک بخش هم برای مطالعات ویژه درنظر گرفته‌اند که معمولا دانشجویان مقطع دکتری از آن استفاده می‌کنند.

اصغری، مدیر کتابخانه می‌گوید: اعضای کتابخانه فقط از محله بهاران نیستند؛ خیلی از اعضا از محلات اطراف به‌ویژه آن سمت میدان فهمیده یعنی بولوار توس می‌آیند. این مسافت طولانی را طی می‌کنند تا با هزینه‌ای کم از سالن مطالعه و کتاب‌ها استفاده کنند.

فائزه همدان‌چی، دانشجوی مقطع دکتری رشته شهرسازی، از یک‌سال پیش خبردار شده این کتابخانه افتتاح شده است و از آن زمان به اینجا می‌آید. او می‌گوید: روز و شبم اینجا می‌گذرد. قبلا به کتابخانه محله سجاد می‌رفتم و زمان زیادی صرف رفت‌و‌آمدم می‌شد. تا اینکه مدیر آنجا اطلاع داد که این کتابخانه افتتاح شده است. فضای آرام و میز و صندلی مجزای اعضا کمک کرده است همه با آرامش در حوزه مورد‌نظرشان مطالعه کنند. خود من بیشتر روز‌ها از صبح تا شب اینجا هستم. تنها خواسته‌ام، تکمیل کتاب‌های مخزن به‌ویژه در حوزه معماری و شهرسازی است.

 

کوتاه‌شدن مسیر رفت‌و‌آمد

مهران محمدنژاد نوزده‌سال دارد و اصطلاحا پشت‌کنکوری است. او هم عضو ثابت بخش مطالعه برادران است و هرروز از صبح تا ساعت پایانی کار کتابخانه اینجا درس می‌خواند و تست‌های سال‌های گذشته کنکور را می‌خواند. مهران ساکن محله بهاران است و تا قبل از افتتاح اینجا، به کتابخانه‌ای در بولوار پیروزی می‌رفته است.

او می‌گوید: بعد‌از کنکور برای رسیدن به رشته و دانشگاه مورد‌علاقه‌ام تصمیم گرفتم دوباره و به صورت منظم‌تر درس بخوانم. خوشحالم اینجا افتتاح شد؛ چون کتابخانه بولوار پیروزی خیلی دور و شلوغ بود. اینجا برای آنها که صبح تا شب درس می‌خوانند، همه‌چیز مهیا‌ست. ما به‌راحتی می‌توانیم آب‌جوش تهیه کرده یا از یخچال برای نگهداری غذاهایمان استفاده کنیم.


خانواده رضایی ۲ طبقه از منزلشان را برای احداث کتابخانه اهدا کرده‌اند

 

کارگاه‌های مختلف برای علایق متفاوت

همراه خانم اصغری سری به تک‌اتاق شیشه‌ای حیاط کتابخانه می‌زنیم که مخصوص برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای علاقه‌مندان است. امروز روز کارگاه شاهنامه‌خوانی است.

سمانه جان‌فدا مربی سی‌و‌هشت‌ساله مشغول تمرین صحیح‌خوانی شاهنامه با هنرجویان است. هنرجویانش کودکان هفت تا دوازده‌ساله هستند که همگی به اشعار حافظ و شاهنامه علاقه دارند. سمانه اشعار را ابتدا به‌صورت نثر و روان برای بچه‌ها تعریف می‌کند و بعد از اینکه آنها با داستان ارتباط برقرار کردند، چندبار شعر را می‌خواند تا بچه‌ها تکرار کنند.

یسنا عادل دانش‌آموز کلاس هفتم است و از پنج‌سالگی همراه پدر، خواندن اشعار حافظ را شروع کرده و با کمک و تکرار او حالا بخش زیادی از غزلیات را حفظ کرده است. او می‌گوید: شاهنامه داستان‌های حماسی زیادی دارد و به قول پدرم بخشی از تاریخ کشور ماست. کتابخانه حضرت خدیجه (س) نزدیک خانه است و خوشحالم اینجا کارگاه‌های آموزشی دارد که در آن، اشعار شاعران نامدار ایرانی را می‌خوانیم و حفظ می‌کنیم.

آریا تقی‌زاده دومین جلسه‌ای است که به این کلاس می‌آید و آن را خیلی دوست دارد. در ده‌سالگی آن‌قدر داستان‌های شاهنامه برایش جذاب و شنیدنی است که تمام حواسش را جمع صحبت‌های مربی‌اش کرده است و کلمه‌به‌کلمه شعر را به حافظه‌اش می‌سپارد.

مرسانا چنارانی جهشی درس خوانده و دانش‌آموز کلاس چهارم است. آن‌قدر به شعر علاقه داشته که از هفت‌سالگی اشعار حافظ را خوانده و حفظ کرده است. او می‌گوید: اشعار شاعران کلاسیک را دوست دارم و از اول تابستان در این کلاس‌ها ثبت نام کردم. پدرم مشوقم بوده است و خوشحالم این کتابخانه برای ما علاقه‌مندان به شعر هم کلاس دارد.

کارگاه‌های کتابخانه تنها برای کودکان نیست مادران خانه‌دار هم می‌توانند اینجا علایق هنری خود را دنبال کنند و کتابخانه ظرفیت برگزاری این کلاس‌ها را برای آنها دارد. مدیر کتابخانه می‌گوید: قلاب‌بافی و مکرومه‌بافی جزو کارگاه‌هایی است که برای علاقه‌مندان این هنر‌ها برگزار می‌شود. آموزش عکاسی، فن بیان، مهارت‌های زندگی و... از دیگر کارگاه‌های اینجا‌ست.

 

به نام بانوی مظلوم اسلام

ارادتش به نقش مادران در خانواده، دلیل اصلی انتخاب اسم کتابخانه به نام حضرت‌خدیجه (س) است. بغض گلوی زینب‌خانم را گرفته است و می‌گوید: مادران خیلی مظلوم هستند. همین مظلومیت باعث شد که نام حضرت‌خدیجه (س) را برای کتابخانه انتخاب کنم.

این بانوی بزرگ اسلام فداکاری‌های زیادی در راه گسترش اسلام انجام دادند و با کمک ایشان بود که حضرت محمد (ص) به هدفشان دست پیدا کردند و توانستند اسلام را ترویج دهند. برای همین بود که تصمیم گرفتم کتابخانه به اسم ایشان باشد که خوشبختانه نهاد کتابخانه‌ها هم با آن موافقت کرد.


تقویت امور فرهنگی با کتاب

هاشم رضایی ۶۱‌سال دارد و همسرش نوه عموی پدرش می‌شود. آنها از کودکی در خانواده‌ای معتقد و مذهبی بزرگ شده‌اند و با کار‌های خیر آشنا هستند. برای همین وقتی که دوسال پیش همسرش پیشنهاد وقف خانه برای کتابخانه را مطرح کرد، از آن استقبال کرد. او هم پیشنهاد را با نهاد کتابخانه‌های عمومی خراسان رضوی درمیان گذاشت و ایده مطرح‌شده اردیبهشت سال گذشته نهایی شد.

هاشم‌آقا معتقد است که فعالیت‌های فرهنگی باید در اولویت کار‌های کشور قرار بگیرد و هنوز آن‌طور‌که باید به این موضوع پرداخته نشده است. او می‌گوید: کتاب یکی از ابزار‌های مهمی است که توانایی تقویت بخش فرهنگی را دارد و هیچ‌چیز نمی‌تواند جای آن را بگیرد. این خانه می‌توانست به دیگر امور فرهنگی هم بپردازد، اما این کتاب است که می‌تواند به نوع نگرش آدم‌ها کمک کند.

وقف، هدیه‌ای ماندگار

هر گوشه از این کتابخانه به‌نوعی یادآور محبت و ارادت خانواده رضایی است. وقتی وارد می‌شوید، احساس می‌کنید که دیوار‌های اینجا نه‌تن‌ها پر از کتاب، بلکه پر از محبت یک مادر و دختر است که در قالب این فضا، فرهنگ و علم را به دیگران هدیه می‌دهند.

با زینب رضایی‌کمال و دخترش، وجیهه، دور میز جلسات کتابخانه در بخش مخزن می‌نشینیم تا گپ‌و‌گفتی دوستانه با آنها داشته باشیم که بانیان اصلی این وقف هستند. زینب رضایی‌کمال ۵۸‌سال دارد. ۳۱‌سال قبل همراه همسرش در این محله خانه می‌خرند و هنوز هم همین‌جا ساکن هستند.

زینب‌خانم محله بهاران را دوست دارد و خوشحال است که توانسته است با کمک همسر و دخترش خانه را وقف کتابخانه کند و برای محله کار مؤثری انجام دهند.

زینب‌خانم می‌گوید: دوست داشتم کاری انجام دهیم که بعد‌از فوت ثوابش به‌جز برای ما برای هم‌محلی‌ها ماندگار باشد. برای همین در جلسه‌ای خانوادگی، ایده وقف خانه را مطرح کردم و گفتم مال دنیا را خداوند در‌اختیارمان گذاشته است و چه بهتر که آن را دوباره به‌صورت وقف به خودش بازگردانیم.

زینب‌خانم بزرگ‌شده خیابان نواب‌صفوی است. با اینکه پنجاه‌سالی می‌شود که پدرش به رحمت خدا رفته، بزرگ‌تر‌هایی داشته است که همیشه در حسینیه و مساجد و در مراسم اهل‌بیت (ع) کار‌های خیر انجام می‌دادند و او هم این کار خیر را از آنها آموخته است.

زینب‌خانم می‌گوید: کار‌های خیر، ریشه در اعتقادات و باور‌های خانوادگی ما دارد. خوشحالم خانه‌ای بود که توانستم آن را به صاحب اصلی‌اش، خداوند برگردانم. از طرفی می‌خواستم خانه را وقف کاری کنم که به آن علاقه دارم، یعنی کتاب و کتاب‌خوانی.

 

خانواده رضایی ۲ طبقه از منزلشان را برای احداث کتابخانه اهدا کرده‌اند

 

آرامش قلبی با وقف

وجیهه رضایی، تنها فرزند خانواده، ۳۳‌سال دارد. با رضایت قلبی، خانه را وقف کرده است و می‌گوید: خیلی‌ها در این مدت به من گفتند «چرا این کار را انجام دادی؟»، ولی همین وقف باعث آرامش قلبی من در زندگی‌ام شد. با کلمات نمی‌توانم حس و حال آن لحظه را وصف کنم. از‌طرفی، چون می‌دانستم با چه هدفی این کار را انجام می‌دهیم، کار خیر برایم لذت‌بخش‌تر شد. امیدوارم خداوند به ما توان دهد تا بتوانیم این فضا را گسترش دهیم.

اینکه می‌گویند اگر با خدا معامله کنید، بی‌جواب نمی‌ماند، درست است. خیلی وقت‌ها پیش آمده است از آنچه داشته‌ام، برای رضای خدا گذشته‌ام و به ثانیه نکشیده که خدا هزاران بار بیشتر برایم جبران کرده است.

خانواده رضایی ۲ طبقه از منزلشان را برای احداث کتابخانه اهدا کرده‌اند

 

فضایی امن برای مطالعه 

وجیهه تا قبل از پیشنهاد مادر به وقف خانه فکر نکرده بود، اما از ایده مادر استقبال کرده است؛ زیرا دوست داشته بچه‌هایی در فضایی امن کتاب بخوانند و به کارگاه آموزشی بیایند.

خودش هم یک دختر سه‌ساله دارد و خوشحال است که او هم اینجا سراغ بازی و نقاشی می‌آید. وجیهه می‌گوید: وقتی مادر گفت خانه را وقف کتابخانه کنیم، خوشحال شدم. این محله کتابخانه نداشت و نیازمند این بود که فضایی امن برای مطالعه کودکان فراهم شود. فضای رنگی کودکان یکی از بخش‌های مورد‌علاقه دخترم هست و هر‌وقت به اینجا می‌آید، خیالم راحت است.


بستری برای معرفت و آگاهی

نگاه خانواده رضایی به کتابخانه منفعلانه نیست و آن را تنها فضایی برای مطالعه دروس در زمان امتحانات نمی‌دانند. هدفشان برگزاری کارگاه‌های مختلف آموزشی در حوزه‌های علمی، تاریخی، شغلی و... است.

هاشم‌آقا می‌گوید: طی صحبتی که با مسئولان نهاد کتابخانه‌ها داشتیم، از آنها خواستیم با برگزاری برنامه‌های متنوع در حوزه کتاب، جوانان را به مطالعه کتاب‌های غیردرسی و حوزه مورد‌علاقه‌شان هدایت کنند. باید همچون دین اسلام، نگاه جامعی به کار‌های پیشرو داشته باشیم، به‌ویژه در حوزه فرهنگی که بسیار جدی است. برای رفع چالش‌های اجتماعی باید کتاب خواند تا بتوان راه‌حل‌های مختلفی برای رفع مشکل پیدا کرد.

کتابخانه بهترین بستر برای دادن آگاهی و معرفت است. شاید کسی اینجا بیاید، درس بخواند و رتبه اول را در کنکور و دوران تحصیل کسب کند، اما این کافی نیست. انسان نیاز‌های دیگری هم دارد و باید ابعاد دیگر وجودش را گسترش دهد و تقویت کند که با برگزاری کارگاه‌هایی با موضوع مختلف در کتابخانه می‌توان به آن دست یافت.


* این گزارش شنبه ۲۶ آبان‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۸۰ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44